دلنوشته های یک روح زخمی

- من سیاه نبودم، باورکن.نمیخوام خودمُ سفیدکنم نه، فقط میخوام بگم اگه الان سیاه نشون میدم، سیاهی خودم سیاهی ذاتم نیست. میخوام قبول کنی این سیاهیم سیاهی وجودم نیست که میبینی، کبودم کردن، دنیا وآدما زدن،زدن،زدن تاسیاه شدم.

= من ایمان دارم.

- نه،نمیخوام، نه انتظارِ ایمان دارم و نه باور فقط قبول کن.

#اقتباس از رمانِ #شروع_یک_آغاز

#تنهامیان_تن_ها

#پاییزطلایی

#دلنوشته_های_یک_روح_زخمی

#یاتن_رسدبه_جانان_یاجان_زتن_برآید

ایستگاه

وقوف کرده ام

در خود .

در لحظاتی که

مشرف به ابدیت است.

و من

در بالاتر از توهم و پندار

ایستاده ام

چشم براه،

راهی که

نمی رسد تا من.

اندوه را

پای رفتن نیست

و بغض،

مبهوتِ یک نگاه

که در دور دستها درخشید

و پای رفتن را شکست

و دلِ ماندن را ...

بهت زده

در کشاکشِ لحظه ها

تمام شدن را ناظرم

اما توانی برای پرواز

سوخته بالم را

نیست درونم.

مغموم ایستاده ام

در ایستگاه واپسین

همه پیاده شدند

و آنها که نیامدند هم

رسیدند به مقصد

و من هنوز در ایستگاه رفته

منتظرم،شاید

شاید ببارد ، بیاید و بِبَرد

اشک از نگاهِ خسته ای ،

مسافره گم کرده راهی ،

من را از خودم تا خود.

این بغض نمیشکند

و چشمِ خونبارم

عطش را بوسه باران

و درقلبِ سنگی ام

آه میسوزد

و می رویاند

من را در میانِ آتشِ سینه

و ققنوس وار

پرمی گشایم

به سمتِ زندگی

آنجا که تو

مرا در ایستگاهِ واپسین

چشم براه کشیده ای.

پ.ط.ت.م.ت ۳۱اردیبهشت۱۴۰۱

برای فردا

وقتی تصمیمی میگیرم، باید بهش پابند بمونم. برای همینه که خیلی کم تصمیمگیری میکنم چون واقعا پیشبینی بعضی اتفاقات تقریبا غیرممکنه.

اما اینبار تصمیمم را به جد گرفتم و تنها مسیر پیش روم رفتنه، هجرت.

امیدوارم بزودی اسباب این هجرت با آرامش و کمترین واکنش های منفی فراهم بشه.

جنگ

با دستهای خالی
مرا به مبارزه میخوانی
و در جنگی نابرابر
من را
در برابرخودم
خلع سلاح کرده
و پیش می رانی.
دیگر چه سود
نبرد برای هیچ
وقتی تمامِ من
در عمق آینه ای گُم شد
و چشم هایی که بارید
و من غرق در خود
ناپدید شدم
و فرار از میدان جنگ
جز اعدام،حکمی ندارد.
پ.ط.ت.م.ت ۲۴دی۱۴۰۰

شروعِ یک آغاز

بنامِ او، بیادِتُ

سرآغاز را همواره دلنشین و گیرا نگاشته اند، اما این بندهء کوچک دراین وادی حیرانی چندان نیاموخته ام مقید به تکلف باشم، ازاین رو فقط میتوانم بنگارم:

مائیم و نوای بی‌نوایی، بسم الله اگر حریفِ مایی.