برای تُ بانوی عشق
حضرت دلبر چگونه ای بی من؟
این روزهای تیره تر از شب که بروجودمان سایه افکنده است، نکند سبب شود سردی بر قلبِ مهربانت چیره کند و زبانم لال آرام آرام دل و روح از یادمن تهی گردانی.
هرچه میکنی یقین دارم دلیل مطمئنی برای آن داری اما معبودِمن کمی بیشتر به حالِ زارِ این مجنون بیدلت بیاندیش که واقعا یارای تحمل برایش مانده این دردهای جانکاه را؟
ودرنهایت بقول جناب سعدی :
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبانِ یلدا را
+ نوشته شده در جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت 13:58 توسط پاییزطلایی
|